مصطفی، دیگه حال منو خراب نکن. هزار بار بهت گفتم شرط من فقط اجارهی یکساله بود، نه ساعت رولکس، نه کیف، نه سورپرایز مسخره. تو حتی اون چیزی که خودت قول داده بودی رو هم انجام ندادی. هنوز داری با کادو و وعدهی الکی میخوای منو نگه داری؟ این کارا فقط وقتمو میگیره و بیشتر از چشمم میندازت.
راستش، اینقدر آشغال شدی که هر روز داری التماس میکنی. کجای بهم پول دادی؟ کجای بهم کادو دادی؟ کجای سورپرایزم کردی؟ حالا که دو روزه مثلاً وجوابتو میدم دارم مشکلاتمو میگم که بفهمی چرا نمیخوام برگردم. یارو تهدید میکنه کولر و آبمو قطع میکنه! اینه مردونگیت؟ وقتی بیمارستان بودم و عمل میکردم، عشقت کجا بود؟ چرا هر وقت آدم بهت نیاز داره، گم و گور میشی؟ من ریدم تو کیف و ساعت و چمدون. من از روز اول گفتم فقط اجارهی خونه و وضعیت خونهام برام مهمه. چرا اینقدر خودخواهی؟ چرا اینقدر نفهمی؟اگه میخوای همینجوری پیش بری، مطمئن باش دیگه هیچ جوابی بهت نمیدم و میرم دنبال زندگی خودم. گفته باشم.
Çeviri yapılırken hata oluştu. Tekrar hemen çevir butonuna tıklayınız.